کد مطلب:129441 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

قیس بن مسهر یا عبدالله بن یقطر
در میان قضایای مبهم فراوان روند حوادث قیام حسین، یكی این قضیه است: آیا پیكی كه امام حسین (ع) پس از خروج از مكّه و در طول راه به سوی عراق فرستاد و در قادسیه


دستگیر شد و سپس ابن زیاد فرمان داد با شانه های بسته او را از بالای قصر به زیر افكندند، قیس بن مسهّر صیداوی بود یا عبدالله بن یقطر؟

شیخ مفید در این باره گوید: «گفته شده است كه برادر رضاعی خویش عبدالله بن یقطر را به كوفه فرستاد...» [1] .

یا آن كه امام (ع) هر دوی آنها را در اثنای راه فرستاد و هر دو در قادسیه دستگیر شدند و هر دو به فرمان ابن زیاد از بالای قصر به زیر افكنده شده به شهادت رسیدند؟!

یا این كه این داستان این دو شهید بزرگوار متفاوت است؟

برای كشف حقیقت و برداشتن ابهام از این موضوع ملاحظات زیر به خواننده عزیز ارائه می گردد:

1- منابع تاریخی تأكید دارند كه این هر دو شهید پیك امام (ع) به كوفه بوده اند. ولی مكان اعزام قیس بن مسهّر به كوفه حاجر از بطن الرمه ذكر گردیده است. ولی مكان و زمانی كه امام (ع) عبدالله بن یقطر را اعزام داشت، روشن نیست. برای مثال مورّخان گویند: حسین (ع) پس از رسیدن به الحاجر از بطن رمّه نامه ای برای مسلم و شیعیان كوفه نوشت و همراه قیس ‍فرستاد...» [2] لیكن درباره ابن یقطر می گویند: «امام (ع) او را از میان راه سوی مسلم بن عقیل فرستاد و این در حالی بود كه از گرفتاری مسلم اطلاع نداشت.» [3] .

آری، شیخ سماوی در اینجا به یك نكته مهم اشاره می كند و می گوید: «ابن قیتبه و ابن مسكویه گفته اند: كسی كه حسین (ع) او را فرستاد قیس بن مسهّر بود... و عبدالله یقطر را با مسلم فرستاد. او نیز پس از مشاهده بی وفایی كوفیان، پیش از آن كه گرفتار شود، عبدالله را نزد حسین فرستاد تا موضوع را به او گزارش دهد.» [4] اگر این سخن درست باشد، پیك امام به كوفه در طول راه قیس بن مسهّر بوده است، نه كس دیگر.


2- بر فرض این كه عبدالله بن یقطر نیز پس از خروج امام (ع) از مكّه از سوی ایشان به كوفه فرستاده شده باشد، اعزام وی به آن شهر از نظر زمانی پیش از قیس بن مسهّر و از نظر مكانی، پیش از منطقه حاجر از بطن الرمّه بوده است. زیرا كه وی حداقل اندكی پیش تر از رسیدن قیس بن مسهر كه پیش از مسلم كشته شد به قادسیه رسید و دستگیر و از بالای قصر به زیر افكنده شد و به قتل رسید. به این دلیل كه خبر قتل عبدالله بن یقطر، اندكی پس از خقر قتل مسلم و هانی بن عروه در زباله به امام (ع) رسید و حضرت از قتل آنان این گونه خبر داد: اما بعد، خبری دردناك به ما رسیده است! مسلم بن عقیل، هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر كشته شده اند...» [5] ولی خبر قتل قیس اندكی پس از آن و در عذیب المجانات به امام (ع) رسید. [6] .

بنابراین هیچ منعی وجود ندارد كه هر دوی آنها پس از خروج امام (ع) از مكّه به كوفه اعزام شده باشند، ولی عبدالله بن یقطر اندكی پیش از قیس رفته باشد. هر دوی آنها نیز با افكنده شدن از بالای قصر كشته شده باشند، ولی ابن یقطر اندكی پیش از ابن مسهّر كشته شده باشد.

3- برخی از منابع تاریخی نوشته اند كه عبدالله بن یقطر پیك مسلم بود. او پس از بیرون آمدن از كوفه در اطراف آن شهر و در نزدیكی قادسیه دستگیر شد و پیش از مسلم بن عقیل به شهادت رسید. در روایت ابن شهر آشوب آمده است كه عبیدالله زیاد پس از دیدار با شریك ابن اعور حادثی در بستر بیماری (در خانه هانی بن عروه) و اجرا نشدن نقشه شریك برای قتل عبیدالله، ترسید و بیرون آمد. چون وارد قصر شد، مالك بن یربوع تمیمی نامه ای را كه از دست عبدالله بن یقطر گرفته بود، آورد. در نامه چنین نوشته بود: «به حسین بن علی (ع)، اما بعد، به اطلاع شما می رسانم كه این شمار از كوفیان با شما بیعت كرده اند. چون نامه ام به شما رسید، بشتاب بشتاب كه مردم با تواند و به یزید هیچ تمایل و گرایش ندارند. آنگاه عبیدالله فرمان به قتل او داد.» [7] .


سید بن محمد بن ابی طالب در كتاب «تسلیة المجالس» [8] نیز همین مطلب را نوشته است. سماوی به نقل از ابن قتیبه و ابن مسكویه نوشته است كه امام حسین (ع) عبدالله بن یقطر را با مسلم فرستاد. مسلم پس از مشاهده بی وفایی مردم و پیش از حوادثی كه برای خودش پیش آمد، عبدالله را نزد امام (ع) فرستاد و موضوع را اطلاع داد. [9] اگر این روایت را به گفته های پیشین اضافه كنیم، میان داستان این دو شهید، تفاوتی آشكار، محقّق می شود. به این ترتیب كه عبدالله یقطر همراه با مسلم از مكّه به كوفه فرستاده شد یا پس از خروج امام از مكّه از سوی ایشان به كوفه اعزام گشت و هنگامی هم كه او را دستگیر كردند، حامل نامه مسلم به امام (ع) بود. در حالی كه قیس بن مسهّر هنگام دستگیری پیك امام بود و نامه آن حضرت را به كوفه نزد مسلم یا برخی از بزرگان شیعه می برد.

اما موضوع همچنان نیازمند بحث و كاوش بیشتر است و در معرفت نیز همیشه باز می باشد و چه بسیار چیزهایی كه گذشتگان برای آیندگان گذاشته اند.


[1] الارشاد، ص 202.

[2] ابصار العين، ص 112؛ تاريخ الطبري، ج 3، ص 301؛ الارشاد، ص 202؛ و ر.ك: انساب الاشراف، ج 3، ص 378؛ الاخبار الطوال، ص 245-246؛ مثير الاحزان، ص 42؛ تذكرة الخواص، ص 221.

[3] تاريخ الطبري، ج 3، ص 303؛ و ر.ك: ابصارالعين، ص 93.

[4] ابصار العين، ص 94.

[5] تاريخ الطبري، ج 3، ص 303.

[6] همان، ص 308.

[7] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 94؛ و به نقر از آن بحار، ج 44، ص 343.

[8] تسلية المجالس، ج 2، ص 182.

[9] ر.ك: ابصارالعين، ص 94.